تاریخ : ۱۵ دی ۱۳۹۰
محله های قدیمی سنگسر

مدیرعامل بنیاد نیکوکاری امام صادق، پژوهشگر و فعال اجتماعی

اگر نام و نشانی گیرنده و فرستنده پاکت های پستی قدیم سنگسری ها به خاطر آورده شود، با آدرس امروزه متفاوت بودند آن زمان ها از اسامی، خیابان ها، میادین، کوی، برزن، کد پستی و پلاک خبری نبود، بلکه بسیار مختصر با نام شهر، اسم گیرنده یا فرستنده و در محله ای که زندگی می کردند، نامه و اصل یا برگشت داده می شد. همان محله هایی که تغییر نام یافته اند و نسل امروز آن محله ها را نمی شناسند و شاید هم بالکل فراموش کرده باشند. لذا نگارنده (مصباحیان) سعی دارد با یادآور شدن دانسته های خود نسبت به مکتوب نمودن نام و نشان برخی محله های شهر مهدیشهر یا سنگسر قدیم و به شرح زیر، تا حدودی نام و یاد محله های قدیم را بازگو نماید.
شوروو: محلی است از بالای منغلومی قئنو (قنات محمدغلام)،جاجی آباد خرابه ( محل شهرک صنعتی مهدیشهر) و سندیکا کامیونداران مهدیشهر و کلاته استاد محمد حسین و روبه روی اورژانس. شوروو به معنی محلی که در آن آب باریکه شوری جاری است. معادل فارسی آن شورآب می باشد.
طالاباد: مقر حکومت ذوالفقار خان حاکم سمنان، سنگسر، درجزین، شهمیرزاد، چهار دانگه، دو دانگه، شاهرود، بسطام، دامغان، تاجندق  و خور و بیابانک بوده است. طالاباد را به زبان فارسی طالب آباد می نامند. محلی که به نام ابوطالب بیگ سنگسری پدر یکی از همسران فتحعلی شاه به این نام شهرت یافته و خود  فتحعلیشاه در دو سفر خود به این محل آمده است. در حوالی طالب آباد با مکان هایی چون عباس آباد سیدها گل کن، محلی که گل سر شوی تولید می کردند و آر یعنی محل آسیاب های آبی سنگسر بوده که دارای چشمه آب 600 لیتر در ثانیه و نهر و رودخانه بوده که آن را گل رودبار هم می گویند. در مقابل گل رودبار منطقه وسیعی به نام نارکن و غنچه انگوری پس از آن امامزاده زینعلی است.
از طالاباد به سمت شمال نخست به یکی از گورستان های مهدیشهر در طالاباد و کوچه باغ های رابند  و گورستان محله رابند در شرق بلوار بسیج وجود دارد. رابند که شامل چشمه رابند و معبد ویران شده آناهیتا و دارای خانه باغ می باشد، تا دهانه کوه تاسوعا و کوه شرقی ادامه می یابد و موقعیت استراتژیکی و دروازه مانندی داشته و در هنگام خطر راه این منطقه را می بستند و به همین دلیل رابند نام گرفته، سمت غرب رابند یک سوراخ ناهنجار کوچک و غار مانند در دامنه کوهی مشاهده می شود که به آن محل بمبئری لو  می گویند که پس از آن پمپ بنزین و پارک آبشار مشاهده می شوند.
کن قلی یعنی پای بدنه عمود صخره (سل) کوه تاسوعا یا قلعه، آئین محلی بوده که ساختمان عوارضی یا عوارض گیری شهرداری مهدیشهر در سال 1307 در این مکان احداث و فعالیت چند ساله داشته اند. یکی از گاراژها و مهمان خانه مهدیشهر نیز در این موقعیت قرار داشته و این محل تخریب و به صورت بلوار گردیده است و یکی دیگر از گاراژ مسافر بری به نام جنت که بسیار مهم  و معتبر بوده در طرح احداث میدان شهدا قرار گرفته است. بخش دیگری از میدان شهدا گورستان قدیمی تر شهر بوده است.
از میدان شهدا، بلوار بسیج یا عشایر، بلوار انقلاب، خیابان امام، خیابان اندیشه، خیابان 17 شهریور منشعب می گردند. خیابان 17 شهریور را قبل از پیروزی انقلاب به کنایه خیابان دلبخواه می گفتند و آن به این دلیل بود که خیابان را بدون نقشه مهندسی و با تعریض کوچه ها احداث نموده بودند.
خیابان امام یک خیابان شمال  جنوب بوده که حد فاصل شمال  جنوب فلکه ای در مرکز شهر و همه را در سال 1314 احداث نموده بودند. خیابان امام فعلی از میدان شهدا تا میدان امام (فلکه) قبل از پیروزی انقلاب اسلامی خسروی  نام داشته. از میدان امام تا چهار راه المهدی کوروش کبیر، از چهار راه تا میدان ولایت فعلی زیارت نام داشته که فعلا هر دو قسمت امام شمالی می باشد.
از خیابان امام جنوبی خیابان صفی علیشاه منشعب می گردیده که در حال حاضر خیابان صاحب الزمان ( عج ) نام گرفته است. از صاحب الزمان به ابتدای خیابان اندیشه گرمابه حاج عباسعلی جوادیان وجود داشته که بعد از تعطیل شدن حمام تا 1335 به عنوان زورخانه استفاده می گردیده. از صاحب زمان  خیابان باریک منبع آب  نیز منشعب می گردیده که در حال حاضر عریض تر شده و خیابان شیخ محمود نام دارد. یکی دیگر از خیابان ها (حد فاصل صاحب الزمان تا 17 شهریور) ملت نام داشته که بدون تغییر مانده است و  خیابان هنرستان به شهید بهشتی تغییر یافته اما نام  چند خیابان دیگر به موازات ملت به یاد نگارنده نیست و فعلا به نام های  کمیته امداد یا شهید طاهر کرد، صاحب الامر و… می باشند. دنباله خیابان شهید بهشتی از طریق چیک چیک لو بار به کوی فاطمیه و شهرک شهدا و طالب آباد راه داشته که هنوز هم آباد نگردیده است. محل چیک چیک لوبار به این معنی می باشد. در این مکان معدن سنگ مرغوبی بوده و هست که صنف سنگ تراشان برای نمای ساختمان و سنگ قبور در این منطقه با چکش و قلم سنگ های مالون و تیشه ای و غیره را آماده و حکاکی می کردند. لذا صدای چیک چیک چکش و قلم را چیک چیک یا چک چک نام نهادند و لوبار نیز به معنای دره می باشد که ترکیب دو اسم را به محل نهادند و هنوز هم چیک چیک لوبار  نام دارد.
در سنگسر قدیم چند خیابان بدون نام بودند که یکی از خیابان ها در محله های کئفت کئون  یا پشت کهون  از امتداد چک چک لوبار، بهشتی، صاحب الامر، جعفرآباد، کهو توول، پشت قلی، زیارت، طالقانی، تالیتو ادامه داشته و دارد. یکی از خیابان های منشعب از این خیابان سراسری کمربند مانند، خیابان المهدی است که از قبل از پیروزی انقلاب به همین نام بوده است. بلوار 22 بهمن و بلوار انقلاب (از میدان امام رضا به پایین) خیابان های خاکی بدون نام بوده اند که جنبه کمربندی شرقی را داشته اند.
پس از این که خیابان شمالی  جنوبی امام فعلی در سال 1314 احداث شد یکی از جاده های اصلی و قدیمی شهر که به موازات خیابان امام شمالی بوده، به عنوان خیابان متروکه  مشهور شده و در حال حاضر اگر چه نام جدید یافته باز هم در بین مردم به متروکه مشهور است.
ادامه متروکه که در بافت مرکزی شهر، به معروفی  معروف بوده اینک به نام شهید دامغانیان است. همان طور که در کتاب سال بلوا ذکر شده سراسر این منطقه چشمه های خودجوش اما کم آب بوده که در دو محل، آب نسبتا زیاد جاری می گردیده یکی از مظهر چشمه، چشمه نادر یا خون چشمه در فلکه بوده و دیگر در محله برخوت سر  که دنباله کوی معروفی بوده است. در این محل چند استخر کوچک و بزرگ ذخیره  آب چشمه ها وجود داشته و برخوت سر یا بخوسر به معنای منبع ذخیره آب اطلاق می گردیده، یکی از استخرهای محل مخصوص ذخیره آب جهت آب دادن به حیوانات اهلی مثل گاو، اسب و دیگر چهارپایان بوده است. در این محل دو باب حمام مردانه و زنانه (گرمابه آقا) و حمام حاج منجواد (حاج محمد جواد) و ژر مسجد یعنی مسجد بالا مشهور بوده وجود داشته که امروز به نام مسجد صاحب الزمان یا مسجد جامع شهر نامیده می شود.
راه هایی که به برخوت سر منتهی می گردید، عبارت بودند از  معروفی، تنگه کوچهو  یعنی کوچه تنگ که به فلکه ارتباط داشت کوچه دیگر با عبور از جلو ژر مسجد به کس قربستون  یعنی قبرستان کوچک کهن و می رسید که به نام قبرستان عرب ها ی صدر اسلام می دانستند. در این محل فقط یک مقبره با نماد خاصی به نام پیرو باقی مانده بوده یعنی پیرمرد مقدسی در آن جا دفن بوده که مردم در جایگاه مخصوص این مقبره سفید و بلند، شمع روشن می کردند. اما برخوتسر در ادامه به محله  پوستو  می رسید یعنی در سراسر این منطقه آب های سطحی وجود داشته و دارد. پوستو را بیشتر به پوسته لو  شهرت دادند باز هم به معنای فوق یعنی پوسته رویی یا سطح زمینی که دارای آب سطحی است. به زبان سنگسری به آب و  گفته می شود و به اقتضای نام بعضی محل که آب سطحی داشتند، پسوند و را اضافه می کردند. که در ادامه قابل ملاحظه خواهند بود .
پوسته لو به راه های زیادی منتهی می شد که یکی، از طریق کوچه پناه جوادی  به بازار اسلام  نیز شهرت داشت، به امام جنوبی ارتباط پیدا می کرد. این بازار یا به زبان سنگسری واژار که اکنون تعریض شده است، به خیابانی به نام شهید سیفعلیان تغییر یافته است، از کوی و کوچه های دیگر پوسته لو صرف نظر می شود و باید گفت ادامه پوسته لو  با عبور از مسیر  خانقا»  سابق و چهار راهی که به خیابان شیخ محمود  می رسد در ادامه به خیابان صاحب الزمان و در ادامه دیگر محل خوت  به میدان تکیه  وارد می شود. لازم به توضیح است که فلکه، امام جنوبی، کوی معروفی، تنکه کوچهو، بر خوت سر، پوسته لو، مسیر خانقا» سابق، مسیر میدان تکیه جز» بازار مرکزی شهر بودند و به زبان سنگسری به بازار، واژار می گویند.
واژار کلمه ای از فارسی قدیم پهلوی است که به دو علت در پرتقال و فرانسه به بازار، واژار یا باچار می گویند.  نخست بعضی از کلمات مشابه سنگسری در اروپا، مخصوصا بریتانیا و فرانسه وجود دارد که توسط نگارنده در نگارش زبان سنگسری اشاره گردیده . دیگر این که استعمارگران پرتقالی در انتقال کلمات فارسی قدیم به اروپا موثر بوده اند.
میدان تکیه را به زبان سنگسری میدون  می گویند و مشتمل بر حسینیه بزرگی بوده که متجاوز از 700 سال قدمت داشته و اینک بازسازی شده است. ساختمان های جنبی حسینیه اعظم عبارت بودند از مغازه های بزرگ و کوچک و مزمبل 44 پله و شبستان روباز محل نمایش تعزیه و نقاره خانه که بیشتر تخریب و آن چه که مانده محوطه جدید و بستر جلو حسینیه اعظم، ایجاد هیئت ابوالفضل، آب انبار یا مخزن آب مزمبل یاد شده و محل نقاره خانه و محل نمایش تعزیه که بخشی از آن نوسازی و تغییراتی دارد.
در منطقه جنوبی بافت قدیمی و مرکزی شهر محله ای به نام چالا  وجود دارد که در اصطلاح لغوی غر یا زمینی گود و چاله می شود. در منطقه چالا مقبره یکی از خوبان و پیر و مرشد منطقه به نام پیرعبدالله  وجود دارد. در چالا کاروانسرایی وجود داشت که به دلیل مقبره پیر عبدالله در محل، تخریب و بازسازی گردید که به پیرعبدالله یا مکتب الزهرا نام نهاده اند.
قلعه امیر  که برج و باروی باستانی قبل از اسلام داشته و هنوز، پی و بعضی نقاط آن باقی مانده است از یک سو به پارک آبشار رخ می نماید و از سوی دیگر در محله چالا و امتداد آن به محل آرگئرگه  واقع در غرب بافت قدیم (آر  به معنی آسیاب و گئرگه به معنی گریه و بعضی ها گرده کوه که کوتاه می شود معنی می نمایند) در این منطقه هم یکی از گورستان های شهر وجود دارد. پیشوند آر به گئرگه در واقع، مسیر یکی از راه ها به سوی آسیاب های واقع در گل رودبار  می باشد. قلعه امیر را به دلیل این که، دسته جات مهدیشهر همراه با نخل بزرگ مهدیشهر در بعد از ظهر تاسوعا به این قلعه  مرتفع، به منظور دعا و نیایش و عزاداری  با وجود صعوبت صعود می نمایند، به تدریج به قله تاسوعا یا کوه تاسوعا و آئین قلی یعنی قلعه آئین  تغییر نام دادند،  ولی کماکان نام قدیمی و به زبان سنگسر تحت عنوان پایین قلی یا ژیرین قلی   (ژیرین= پایین گاهی زیرین و قلی به معنی قلعه است) نام می برند.
دامنه این قله تیز و پرشیب تا کمر کش آن به صورت منازل و معابر و جاده صعب العبور بالا رفته به همین دلیل سنگسری ها بدنه یا بغل کوه را قلی کش  می گویند. (کش در زبان سنگسری معادل بغل فارسی است) در سمت شرق بافت قدیم مرکزی شهر که ژرگئرگه  نام دارد، در بلندای آن قلعه ای به نام ژرین قلی  (قلعه بالا) وجود داشته که جهت ساخت عمارت مجلل المهدی که اینک سمبل شهر به شمار می رود، تخریب گردیده است. نماد دامنه قلعه  بالا، هم چون قلعه پایین است منتها به جهت این که بدنه این قلعه نسبت به قلعه پائین شیب و ارتفاع کمتری دارد به کس قلی کشو  مشهور است.
در آن سوی قلعه منطقه مسکونی بزرگی به نام پشت قلی یعنی پشت قلعه وجود دارد. شمال و جنوب بافت مرکزی، با دو قلعه ی مهم و با تونل یا راه زیرزمینی و کانال های فرعی ارتباط دو قلعه را میسر می ساختند که آثار آن در چند محل از شهر مشهود است. و این استحکامات به دلیل جنگجویانی بوده که در سنگسر سکنا داشتند. و آثار یاد شده به منظور استراتژی این شهر کهن و باستانی بوده است.
مردم برای دعا و نیایش و گریه و زاری به درگاه احدیت و ریختن دانه برای پرندگان و… از عهد باستان به ژرگئرگه و آرگئرگه، همان طور که از نام محل پیداست، جای گریه می رفتند که محل دو قلعه یاد شده را هم باید نام برد به خصوص با واقعه کربلا و عزاداری امام حسین (ع) و یارانش بر مراجعین  این مکان ها زیادتر گردیده اند.
محله کنار: در جنوب و جنوب غربی میدان تکیه قرار دارد.
کناره : محلی در انتهای خیابان ملت و میدان فدک می باشد. پشت کهون یا کئفت کهون: محلی بوده در انتهای خانه ها که بعدا کاخ هژبر و پسرش و… ساخته شد که امروز منطقه هتل سنگسر است.  کئفت یا پشت به معنی پشت و کهون به معنی خانه ها می باشد) محله های جعفر آباد، اسپی لت (اسپی = سفید و     لت= بدنه سنگی به معنای بدنه سنگی و سفید کوه)، غار کوچک اسپی لت، کهو توول (تل کبود) ، محله منبع آب، گئرگه، دوورهه ( دو راهی)، (جایی که گورستان بزرگ شهر در آن واقع است.
کلون سره : کاروانسرای بزرگی که اینک مسکونی شده است، زیارت)   محلی که امامزاده قاسم بن موسی بن جعفر در آن منطقه مدفون است و منطقه وسیعی است که به مناست همین زیارتگاه به زیارت معروف شده است) زیارت کله  در مرز زیارت و میدان ولایت می باشد ( کله  به معنی دیواره یا گردنه محلی که سربالائی و یا سر بالایی و پایینی می باشد. از خیابان طالقانی به محل یا منطقه لیتو می رسد لیتو  یعنی آب کم. آن قناتی است که آب معدنی درمانی دارد، از میدان ولایت و لیتو به بعد به دربند  می رسد. دربند یعنی بستن در که در سابق محل درب یا دروازه را می بستند و به این محل بئسته  و جایی که دو کوه مقابل هم به هم نزدیک و تشکیل دهانه یا تنگه را داده اند گفته می شود و در انتهای شمالی حوزه استحفاظی شهر مهدیشهر قرار داشته و در قدیم عوارض بگیران شهرداری مهدیشهر در  شمال شهر در این محل مستقر بوده اند. از دیگر مناطق دربند می توان به دربند غار بزرگ و دربند و غار  طبقه دوم آن، دربند کنار و سردربند، بزمه به معنی محل تفریح و آسایش  را نام برد. در زیارت کوه علم کوه)   محل اجتماع مذهبی و دسته جات برای دعا، سرچشمه، کوچه باغ های بی نام محله امامزاده قاسم و پی چنار زیبا (محلی تفریحی که به پای چنارهای کهن در کوچه باغ معروف است) را می توان ذکر کرد.
از پی چنار به منطقه دشت می رسد که یکی از خیابان ها به نام در دشت یادگار منطقه دشت قدیم می باشد. در همین حوالی با محله هایی چون باغ عمومی و تفریحی سوروزو   محلی سرخ فام که علاوه بر استال (استخر) و درختان توت پر از درختچه های انار با گل های نارنجی و انار قرمز رنگ بوده  که آن را سوروزو نامیدند. دوودارون   دو  تک درخت بزرگ و کهن باعث نام آن محل گردیده محلی دیگر به نام توت دارون  محل تفریح بوده است.
تپه سر   محلی که نسبت به دیگر نقاط شهر تا حدودی مرتفع تر می باشد. ژورنده  نام دیگر در این منطقه است پاپالو  محل و مزرعه ای است که در آن پروانه زیادند و پاپالو به زبان سنگسری به معنی پروانه می باشد. یکی از حمام های شهر در پاپالو بوده است.
چشمه و محل الله صحفه: در این محل واقع در کف کوه ضلع شرقی بلوار انقلاب چشمه آب باریکه بسیار گوارا می جوشیده که صحفه به معنی وجود آب در گودالی می باشد. به همین دلیل نه تنها نام آن مکان که 3 واحد ساختمان های متعلق به دادگستری و یک درخت توت و دیگر خانه ها در آن محل است بلکه به تمام کوه های حد شرقی مهدیشهر، الله صحفه گفته می شود. یعنی صحفه خدا یا چشمه خدا. در قسمتی از این کوه، محل عبور یا راه پیاده مهدیشهری ها به مقبره پیامبران است و ادامه این کوه در محل فرستنده تلویزیونی کوه مشترک با ترش کلا می باشد. در بخشی از دامنه الله صحفه که کوی دانشگاه و استادیوم ورزشی کارگران است در جنب آنها بقعه امامزاده ای به نام امامزاده علی اکبر  وجود دارد. و در همین دامنه، بقعه امامزاده ای به نام امامزاده اسماعیل  وجود داشته که به دلیل رها شدن و عدم رسیدگی و حفاظت از مقبره، محو شده است.
رزاوه: غرب خیابان امام و طرفین خیابان صاحب الزمان باغ یارز ، وزمین نسبتا وسیعی برای درختان و کشت زرع بوده و از هر طرف به دیوار بلند محصور بوده است.
پشین بر: درب ورودی رزاوه، از ضلع غربی که به کوچه ای منتهی می گردیده باز می شده. (پشین: پشتی و بر= درب از ترکیب آن درب پشتی یا به سنگسری پشین بر گفته می شود که محله را به این نام نهاده بودند.)
گنگاسر: هر نهر یا جوی پوشش شده را به زبان سنگسری گنگ یا گنگا  می گفتند. آن قسمت از گنگا که مظهر جاری شدن آب به بیرون گنگا در  محوطه و یا باغی وارد شود، آن را گنگاسر می گفتند و گنگاسر هم، نام محله در راسته پشین بر بوده است. محله پامنار  به موازی همین محل است و تک منار پرقدمت به سبک خراسانی در این محل قابل مشاهده می باشد.
قربستون : در محل فضای سبز فعلی و مدارس و خیابان صاحب الزمان، در قدیم قبرستان بوده که به سنگسری قربستون می گفتند. در راستای قربستون به محلی دیگر به نام شورو  می رسد که آب باریکه شور جاری می گردد و این شورو با شوروو ابتدای مطلب دو مکان متفاوت هستند. در حوالی شورو، دره ای به نام علیرضایی دره  یعنی دره علیرضا وجود داشته و یا در حوالی واژار  کوچه تنگ و با پیچ  تند و پیچیده ای داشته که آن محل را پیچو  نام نهاده اند.
به دلیل طولانی شدن مطالب، از مابقی محله ها که چندان نامدار نیستند صرف نظر می شود.

برچسب‌ها:,


7 پاسخ به “محله های قدیمی سنگسر”

  1. زهرا جعفری گفت:

    بسیار مفید و آموزنده بود.به ویژه اینکه یک سری واژه های مشترک مازندرانی و سنگسری در این نوشتار دیدم.

  2. حمیدرضا گفت:

    با سلام به اقای مصباحیان .. اگر عکسهایی از قدیم سنگسر دارید برامون بزارید تا استفاده کنیم ممنون

  3. سنگسری میترسه! گفت:

    با سلام و احترام چند نکته ای را به عرض می رسانم.
    1. لوبار به نظر میرسه به معنی رودخانه باشد.
    2. استناد به رمان (سال بلوا) در تهیه مقاله ای که به نوعی ثبت تاریخ شفاهیست، کار علمی نیست.
    3. پوستو را به پوستلو شهرت داده اند! به همین سادگی؟ مگه چیه اگه پوستلو مخفف “پا” “استال” “و” باشه؟ این همه اب که میگی سرازیر میشده یحتمل استال نمیشده؟
    4. پاراگراف “واژار” و “پرتغال” و “فرانسه” طنز جالبی بود!
    5. “گرگه” فقط زمانی معنی گریه میده که مادر بزرگ من بخواد فارسی صحبت کنه و بگه مثلا “گرگه نکن!” وگرنه به سنگسری “برمه” داریم. برای رمزگشایی از این کلمه فرضا “گرگه” رو “کارگه” تلقی کنیم بهتر جواب نمیده!؟
    6. “نخل” هم منظورتون به “محفه” هست چون نخل یه چیز دیگس شبیه محفه تو مناطق گرمسیری ایران
    7. به پروانه به سنگسری “پاپیلو” می گویند. از شبکه سمنان از آقای فریدونی شنیدم در گذشته “پل” کوچکی در ان محل بوده قرار که میگذاشتند می گفتند “پاپلو” که به نظر پذیرفتنی است.
    8. موارد دیگه ای هم هست که حوصله نوشتن نیست! این گونه ساده انگاری که بیشتر تاریخ سازیست باعث میشود زحمات جدیتر نگارنده مورد غفلت قرار بگیره.
    جسارت ما را ببخشید.

  4. دکتر صداقتی گفت:

    با درود و سپاس بسیار حضور استاد گرامی جناب آقای مصباحیان که بحق از سرمایه های ارزشمند فرهنگ سنگسری میباشند. ذکر دو نکته جهت توضیح را ضروری می باشد
    1- ئلیزا(شاید علیرزا) نام یکی از اجداد(به سنگسری بوُئو)اینجانب بوده که هیکل تنومند و قد بلندی داشته و در زورآوری کمتر هماوردی داشته و در جوانی در ییلاق به هنگام هیزم چینی که باجوانان به صحرا میرفتند دره پر هیزمی را به انحصار خود درآورده و از ورود سایرین ممانعت بعمل می آورده که آن دره که ظاهرا در ییلاق ولونک بوده به اسم او مشهور و بتدریج بصورت یک ضرب المثل برای هر شیء باز و شکاف دار و یا دره های بی نام در می آید و محله مورد اشاره در مقاله نیز مشمول این نامگذاری است

    2- “رزاوه” واژه ریشه دار و اصیل سنگسری بوده که همانطور که روانشاد چراغعلی اعظمی نیز اشاره نموده است به زمین رها شده از نظر کشاورزی که محصور میباشد را گویند و علت نامگذاری زمینی که اداره آموزش و پرورش فعلی در آن است نیز بعلت وجود حصار یا دیواری بوده که به دور آن کشیده شده بوده است.

  5. م-سلطانیان گفت:

    با سلام و ضمن تشکر از جناب آقای مصباحیان
    مطابق عکسی که در تاریخ اوایل دهه 20 خورشیدی از بالای کوه قلعه تاریخی امیر گرفته شده و اکنون موجود می باشد از نام کوه درحاشیه عکس با عنوان «کوه مشهور به کوه امیر » یاد شده است بنابراین بنظر می رسد نام کوه نیز همانند قلعه آن به کوه امیر شهرت داشته و دیگر اسامی از جمله کوه ابشار و …در سالهای اخیر رایج گردیده است

  6. مصباحیان گفت:

    با سلام خدمت دوستان بزرگوار و خواننده گان محترم این مقاله: در خصوص مطلب دوست عزیز سنگسری لازم به ذکر است با توجه به تحقیقات به عمل امده در نوشتن این مطلب، مغایرتی در مورد لغت شناسی وجود ندارد،اگر مطلبی به نظر خواننده محترم رسیده عنوان شود تا پاسخ مناسب ارائه گردد

  7. با سلام
    ای کاش اقای مصباحیان فقط به نام بردن از محله ها بسنده میکرد و به لغت شناسی نمیپرداخت… این نوشته غلط های زیادی دارد که امیدوارم تسری پیدا نکند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تبلیغات