تاریخ : ۲۱ آبان ۱۳۹۵
نبض بازار نزار سنگسر

دکترای مهندسی عمران، عضو هیات علمی و مدیر گروه عمران دانشگاه آزاد مهدیشهر

یکی از شاخصه های توانمندی اقتصادی یک شهر، رونق بازار آن است. با یک نگاه ساده به نبض ضعیف جنب و جوش خریداران در شریان های کسب و کار شهر،  بدون نیاز به تهیه اطلاعات آماری موثق، ناخوش احوال بودن اوضاع جاری قابل درک است؛ چنانچکه ادبا آورده اند: «رنگ رخسار خبر می دهد از سر درون». درمان حال نزار این سیمای اقتصادی نحیف، نیاز به تشخیص حکیمان حاذق دارد. در این نوشتار سعی بر آن است فقط از دیدگاه شخصی، بدون کار کارشناسانه و بدون انجام مطالعات بالینی، صرفاً با تحلیل عوامل علت و معلولی به پیچیدن نسخه شفای این بیمار رنجور اقدام گردد. سروران فرهیخته استحضار دارند که کالبد اقتصادی یک شهر، زنجیر وار به هم پیوسته است. کاهش ممر درآمد یک قشر خاص از شهروندان اثرات سوء سلسله وار روی کسب و کار سایر سکنه شهر و در نهایت کل ذائقه اقتصاد شهر دارد. لذا پر واضح است تقویت بنیه این بدحال محتضر بر اهالی آن ضرورت دارد. مواردی از اهم دلایل ناخوش شدن احوالات بازار این شهر در ذیل تقدیم ساحت خوانندگان ارجمند می گردد.

  • ممکن است مایحتاج مورد طلب کلا در مهدی شهر یافت نشود، لذا کاملاً طبیعی و ذاتی است برای حصول به مطلوب مورد نظر با مدد از وسائط نقلیه عازم شهرهای مجاور یا دورتر شویم. در این مورد جز تاب تحمل (یا اشتیاق) سفر، چاره دیگری متصور نمی باشد. البته، علت عدم وجود آن کالا قابل بحث خواهد بود که در این نوشته نمیگنجد.
  • ممکن است جنس مورد نظر در شهر یافت شود، ولی بهای آن بسی بیشتر از سایر شهرهای مجاور باشد بطوری که هزینه ایاب و ذهاب را بر خود حلال کرده و راهی می شویم. در این مورد ریشه یابی اساسی برای درک علت گرانتر بودن آن متاع در سنگسر قابل تأمل است. بنده سابقاً همسایه داشتم که حتی صیفی جات نظیر خیار و گوجه را به همین علت از مرکز خریداری می کرد که شاهد آماده تلقی می گردد. پیشنهاد می شود اتحادیه صنوف یا سایر دست اندرکاران مرتبط، در یک اقدام هوشمندانه به بررسی احتمال صحت مطلب و بازکاوی ادله آن با کار کارشناسانه واقعی همت گمارند.

محتمل است بعضی ازکسبه زحمتکش اظهار دارند که ما از سمنان چندین فرسنگ فاصله داریم، کرایه بیشتری می پردازیم و لذا ستاندن مبالغ سنگین تر از حقوق مسلم به شمار می آید. هر چند ذات پاسخ محکمه پسند است، اما میدانیم اصل تناسب در این مبحث کاملا منطقی به نظر میرسد؛ بررسی وجود تناسب مذکور را به خوانندگان و داوران واگذار می نمایم. البته یک نکته دیگر اینکه احتمالا و به طور متوسط، تعداد مراجعه کننده (خریداران) به یک مغازه در یک روز برای تهیه یک محصول در سنگسر از مغازه مشابه خود در مرکز استان کمتر است، لذا دلیل دیگری در افزون بودن مبلغ کالا کشف می شود. از طرفی، واقعیت دیگر اینکه، اجاره مغازه در این شهر سالخورده کمتر از همتای مرکزی خود است و شایسته است در معادلات چند مجهولی این بند گنجانده شود که حل آن از توان کاتب این متن خارج است.

  • ممکن است عین محصول مورد نیاز ما در سنگسر و در شهر مجاور موجود و به یک قیمت باشد، اما با این وجود آن را از سنگسر تهیه نکنیم. معاینه احوالات این طیف از همشهریان نیاز به متخصص زبردست دارد و تعداد نه چندان کمی از دوستان به موضوع مذکور دچار هستیم. البته، قسمتی از راهکار در این خصوص، تغییر در دیدگاه متداول است که نیازمند یک تحول عظیم در تفکرها و پرورش اندیشه هاست.
  • ممکن است عین محصول مورد نظر ما در سنگسر موجود نباشد بلکه مشابه ان موجود باشد. جملاتی نظیر “تنوع وجود ندارد” ، ” اجناس کیفیت لازم را ندارد” و بعلاوه پدیده پیچیده “چشم و همچشمی” نیز از دیگر واقعیت ها است که بررسی تک تک آنها در این قضیه دارای اهمیت است و به نظر میرسد از مهمترین مقوله های این نوشته به حساب آید؛ هرچند که بررسی صحت یا درجه صحت جملات مذکور نیز نیاز به کار مستدل دارد. محتمل است در پاسخ به “علت کیفیت پایین برخی اجناس” بیان شود که بازار کشش ندارد و این موضوع بنوعی ایجاد تسلسل میکند، یعنی بازار کشش جنس مرغوب ندارد در نتیجه کسبه اجناس با مرغوبیت کمتر عرضه میدارند و گروهی از مردم به علت کیفیت نامطلوب، خرید کمتری از بازار شهرشان انجام میدهند و این داستان مکررا تکرار پذیر است. در این مقوله، تجزیه و تحلیل جهت بهبود اوضاع مستلزم  مغزی اندیشمند و قامتی توانمند است که به لطف الطاف بیکران یزدان مقدمات آن فراهم گردد.

وجهه ای دیگر از این بند و بند قبلی آنست که ظاهرا انسان ها تمایل دارند همراه با خرید، به گلگشت، تفریح و قدم زدن در محیط نسبتاً تازه ای بپردازند و تنقلاتی تناول کنند. لذا سراب تجربه خرید از شهرهای دیگر، ما را به آنسو می کشاند. برای غلبه بر این سودای طبع,  تقویت روحیه خودباوری در زمینه فرهنگی قابل ذکر است. بعلاوه، چه نیکوست که از این تمایل خدادای بشر استفاده کنیم و طعم شیرین خریداری کالا را به دیگران (همشهریان، سکنه شهر های مجاور، سکنه اقصی نقاط میهن و حتی جهانگردان بیگانه) بچشانیم، باشد که با این عمل پسندیده هم رفع حاجت ایشان شود و هم گامی باشد برای بهبود وضعیت معیشتی شهرمان، به گونه ای که از اطراف و اکناف برای بهره مندی از طبیعت لایزال این شهر همراه با سیاحت و تفرج قدم رنجه نمایند و تمدن کهن و دسترنج اهالی شهر و سایر کالاهای مرغوب را نظاره کنند و البته به خرید بپردازند. به راستی نمی دانم ایجاد تسهیلات به منظور  ترغیب سرمایه گذاری برای ایجاد مراکز خرید جامع و قابل از وظایف یا الطاف کدامیک از نهادهای دولتی یا غیر دولتی مشتاق خدمت به خلق است. با تعمق در این امر، هاله ای در فکر نگارنده هویدا گشت به گونه ای که تبلور همت عالی جهت خلق حماسه ای دیگر در باب موضوع فوق الذکر توسط پیش گامان عرصه اقتصاد، چندان بعید جلوه گر نشد.

آخر سخن اینکه، چه بسا فحوای مطالب این متن از اندیشه خام هر مخلوقی برآید، لذا پژوهیدن مستدل آن توسط پژوهشگران و اظهار نظر فرزانگان صاحب نظر و تبادل اندیشه ها مورد امتنان است. برون رفت از وضعیت جاری، همفکری همشهریان را میطلبد. امید است ایجاد جنبشی مناسب جهت تغییر روند موجود، مرهمی بر آلام این دیار خسته باشد. من الله التوفیق. آبان ماه سال 1395 خورشیدی. سنگسر.

برچسب‌ها:,


یک پاسخ به “نبض بازار نزار سنگسر”

  1. درود بر شما جناب آقای دکتر بیرقی
    بیان مشکلات و دلایلی که کسبه برای توجیه ضعف بازار مطرح می نمایند تبدیل به امری عادی شده است. اما به عنوان یک فعال اقتصادی عرض می کنم که معمولاً عادت کردیم ناتوانی و فقدان برنامه بودن خود را گردن دیگران بی اندازیم که جنابعالی هم به آن اشاره فرمودید. اما واقیت آن است که وضعیت موجود حاصل سهل انگاری خودمان و عدم توجه به مباحث علمی و حتی اولیه کسب و کار است.
    برون رفت از وضعیت موجود راهکار علمی دارد، گوش شنوا و عزم اجرا باشد با کمال میل عرض خواهم کرد.
    شاد باشید و دلی را شاد کنید
    رضا زاغری تفرشی
    دکتری بازاریابی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تبلیغات