تاریخ : ۱۰ مهر ۱۳۸۹

به دنبال درج مقاله پیشنهاد رسم الخط سنگسری در سایت وزین sangesarnews.com که استقبال خوبی نیز توسط بسیاری از بازدیدکنندگان از آن بعمل آمد و موجب قرار گرفتن این مقاله در قسمت پربازدیدکننده ترین شد نکته ها و پیشنهاد هایی ازطرف دوستان ارائه گردید که مایه خرسندی و شوق برای پیگیری و تکمیل راه تازه گشوده شده به کتابت در آوردن زبان گران و کهن سنگسری گردید.از جمله این بازخوردها نقد بسیار زیبا و وزین سرور گرانقدر جناب آقای صبا‌غیان بوده که نشانگر هوشمندی و دقت نظر ایشان در بحث زبان شناسی و آشنایی کامل ایشان به قواعد و ظرافتهای زبان فارسی بوده که این خود موجب مباهات ما سنگسرها به وجود اینچنین عزیزانی در جمع خود است. با مطالعه این نقد و در پاسخ به ایراداتی که به مقاله وارد شده است و از آنجاییکه ایرادات مشابه میتواند برای دیگر دوستداران فرهنگ  سنگسری نیز در آینده مطرح شود لازم دانسته شد موارد ذیل جهت تبیین مطلب انشاء گردد.

   ١-اولین مسئله که در این نقد مورد توجه است خلط بحث الفبای یک زبان با بحث آوانگاری می باشد  و با اشاره به علائم و نشانه هایی که برای واج(آوا)ها در زبان فارسی بکار می رود (اعم از همخوان ها و واکه ها) مسئله اینچنین مورد سٶال واقع شده که چرا از این نشانه های آوایی برای رسم الخط استفاده نشده و یا اینکه کدام نشانه می تواند صحیح باشد و کدام غلط. در پاسخ به این مثال اشاره می شود که در تلفظ واژه gothenburg که نام شهر نام آشنائیست که بعلت اختراع صنعت چاپ شهره گشته دانمارکی ها آن را گوتنبرگ می خوانند زیرا حرف g دراین زبان ” گ ” خوانده شده و سوئدی ها آن را یوتنبری می خوانند زیرا حرف g در این زبان ” ی ” تلفظ میشود. حال سٶالی که مطرح می شود اینست که آیا ما می توانیم یکی از اێن دو را متهم کنیم که چرا اشتباه می خوانند. واج g می تواند در هر زبان به هرشکل خوانده شود کما اینکه واج v که اولین حرف اتومبیل نام آشنای فولکس است در آلمانی ” ف ” و در انگلیسی ” و ” خوانده می شود. غرض آنستکه که ماهیت حروف الفبا یک بحث و ماهیت دانش آوانگاری بحث دیگر است. حروف الفبا قرارداد و پیشنهادی است در بین مردم تا آوا(چه همخوان و چه واکه) خاصی را بتوانند روی کاغذ بیاورند و دیگران متوجه منظور آنها شوند ولی آوانگاشت که از اولین ملزومات دانش زبان شناسی است موضوعی است استاندارد شده نزد علمای آن علم که بیشتر بدرد مقالات علمی و مباحثات دانشگاهی خورده و نمی توان را لزوما الفبای زبان بدانیم. لذا اینکه در پیشنهاد حروف الفبا چرا از آنها استفاده نشده است را نمێتوان ایراد صحیحی دانست هر چند سعی شده است الفبای وضعی به نشانه های آواشناسی نزدیک باشد.

   ٢-نکته دیگر آنکه اشاره شده است که ” ه ” در فارسی دارای چهار نشانه آوایی  -ِ ، _َ ، _ُ و ه  است و همچنین ” ی ” و واج ” و”  و …. دارای چه نشانه هایی در زبان فارسی هستند. بسیار خوب، ممکن است برای مثلا ” ه ” در فارسی چهار، پنج ، ده ویا هر چند نشانه باشد. این موضوع چه ربطی به زبان سنگسری دارد.آن زبان فارسی است و این زبان سنگسری. هر یک دارای ویژگیهای خاص خود هستند و بایستی هویت مستقل خود را داشته باشند هر چند هر دو جزو زبانهای ایرانی اند. مگر ما زبان فارسی را با قواعد زبان انگلیسی که هر دو جزو زبانهای هندوروپایی اند نقد می کنیم که بخواهیم زبان سنگسری را بدین شکل با قواعد فارسی نقد کنیم. شاید بتوان بعد از فراگیر شدن  این رسم الخط { که پیشنهاد می شود آن را دَبایین (به فارسی) و دەبایین ( به سنگسری) بنامیم (دب ، هم ریشه با واژه “دبیر” و “دین دبیره” که یک واژه باستانی بوده و مفهوم خط را می رساند و آیین نیز مجموعه اعمال و کارهایی که برای هدف خاصی صورت می گیرد)}  بتوان حروف آن را یک به یک تجزیه و تحلیل کرد و گفت که هر کدام حامل چه نشانه های آوایی است ولی دەبایین نوگشوده را نمی توان به حکم رسم الخط فارسی دانست و آنگاه با قواعد آن زبان آن را نقد کرد.

   ٣-موضوع بعدی آنکه هر زبان ماهیت مستقل خود را داراست  و الزامی در آن نیست که تعداد حروف الفبای آن با زبانهای دیگر برابر باشد. مثلا روسی ، فرانسه ، انگلیسی ،….. پس اینکه بگوییم تعداد حروف الفبای هر زبان بایستی ٣٢ باشد نیز خود محل ایراد است. ایران اقوام بسیاری را در خود جای داده از جمله ترکها و عربها و…مگر رسم الخط آنها سی ودو حرف دارد که بخواهد دەبایین سنگسری نیز حامل ٣٢حرف باشد.عنوان مقاله رسم الخط سنگسری ( زین پس دەبایین) است و علت تفاوت آن را با رسم الخط فارسی را باید در ضعف های آن رسم الخط جست و جو کرد که نمی تواند تمام ظرافتهای زبان سنگسری را به نگارش در آورد. فارسی زبانی است شیرین و عزیز ولی واقیت امر آنست که ضعف های رسم الخط آن باعث شد کشورهای تازه استقلال یافته شوروی از بازگشت به آن خودداری کنند و حتی مشکلاتی که موجب می شود در متون فارسی نیز گاها جهت بیان صحیح تلفظ یک واژه از الفبای لاتین استفاده شود. لذا چون این دو زبان دو ماهیت مستقل با ویژگیهای خاص خود دارند چه لزومی است اندیشمندان زبان فارسی بخواهند در تدوین دەبایین نقش ایفا کنند هر چند نگارنده مقاله دەبایین خود از ارادتمندان اساتید یاد شده ادب پارسی در نقد بعمل آمده بوده و اعتقاد دارد اندیشمندان یک کشور و جامعه حکم پیامبرانی را دارند که قابل تقدیس اند و این بحث بهیچ روی به منزله زیر سٶال بردن جایگاه سپند آن عزیزان و گرانمایگان نیست.

   ۴-پرواضح است که ” خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج.” پس زمانی که ما بخواهیم راجع به یک زبان مطلب بنویسیم و یا مطالعه ای را انجام دهیم بایستی با روح همان زبان وارد موضوع شویم و در این بحث نیز زمانی موفق می شویم که ابتدا سنگسری بیاندیشیم سپس به مطالعه آن بپردازیم لذا ممکن است با مفاهیم و مسائلی برخوریم که نتوان با زبان دیگر برای آن تفسیری ارائه کرد یا معادلی یافت. همچنین با اندیشه سنگسری و با بهره گیری از غنای این زبان مفاهیم و موضوعات مواجه شده را میتوان تعیین نام نمود که دو واژه دەبایین و واژەک از این مقوله هستند و در گفتارهای آتی که کند و کاو بیشتری در بحث افعال و دستور زبان بعمل می آید با این قبیل واژگان بیشتر آشنا خواهیم شد. البته نگارنده اصراری بهاستفاده اجباری از این واژگان نداشته و اینها صرفا جنبه پیشنهادی داشته و حرف آخر را بازدید کنندگان سایت و افکار عمومی جامعه خواهند زد. بهر جهت واژەک که در مقاله بکار رفته را میتوان معادل تعریف حرف از حروف الفبا یا واج درزبان فارسی دانست ولی همانطور که اشاره شد تا زمانی که اندیشه مان سنگسری نباشد نمی توانیم دیوار راست دەبایین را بنا کنیم و یکی دانستن دەبایین با رسم الخط فارسی میتوانداولین اشتباه وموجب کج شدن دیوار نقد و تجزیه و تحلیل مان شود. با این توضیح بند های ١ تا ٨ نقد بعمل آمده که راجع به مصوت ها و صامت های فارسی و نه سنگسری است خود بخود موضوعیت خود را از دست میدهد و امید است دوستان با توضیح و تبیین واژەک ها در چارچوب هویت سنگسری خود یاریگر رشد و بالندگی این مبحث نو گشوده باشند.

   ۵-همانگونه که حروف الفبا در زبانهای مختلف نامی برای خود دارند ، مثلا ” زی” برای “z” در زبان انگلیسی و یا “میم” برای “م” در زبان فارسی ، و این نام سوای از صدای آن حروف است در مقاله اشاره گردیده جهت نامیدن این حروف بجز آنها که منشا عربی دارند ( ث ،ح ، ذ ، ص ، ض ، ط ، ظ ، ع ، غ ) که بترتیب ( ثا ، حا ، صاد ، ضاد ، طا ، ظا ، عین ، غین ) نامیده میشوند میتوانیم بقیه حروف را با واکه ” ۂ” تلفظ کرده و بنامیم مانند بۂ ، پۂ ،…. که این مسئله یعنی واجد اسم نمودن حروف الفبا بصورت ادعای وجود صامت مرکب در نقد آمده که اشتباه برداشت است.

   ۶-در نقد در مورد استفاده از الفبای لاتین آمده است که در زبان فارسی و زبانهای محلی ایران به هیچ وجه یک مصوت نمی تواند در آغاز هجا باشد که بایستی به دو نکته توجه داشت .اولا باز چه اجباری است قواعد زبان پارسی را به زبان های دیگر تحمیل کرد ، و این در حالی است که در زبان کردی که یک زبان محلی است این قاعده رعایت نمی شود ، هر چند که نگارنده نیز با اصل مطلب موافق و اقرار می کند که صحیح واژه izi می تواند ěizi و یا a به معنی من بایستی ěa باشد . ولی بعنوان نکته دوم یاد آور می شود که از نکات مورد توجه در دەبایین نزدیک بودن قواعد حاکم بر آن به قواعد و قوانین سایر زبانها در حد امکان بمنظور تسهیل در امر فراگیری و آموزش است و چون در اکثر زبانهایی که با الفبای لاتین نگاشته میشوند این اصل رعایت نمی شود در اینجا نیز می توانیم واکه ě را حذف و واژه را با مصوت شروع نماییم.

   در پایان لازم است نگاهی دیگر به اهمیت استقلال هر زبان در مطالعه و بررسی آن ها داشته باشیم. وقتی فردی که آشنایی مختصر با زبانهای اروپایی داشته باشد به کشورهای مختلف آن سفر کرده و در گویش آنها دقت کند با اندک تاملی درمی یابد که تشابه زبان آنها (مثلا آلمانی و فرانسه و انگلیسی و..) بیشتر از تفاوت زبانهای ایرانی مانند سنگسری و بلوچی و کردی و فارسی بوده ولی آنها هیچ اصراری در نفی زبان همدیگر نداشته و این مسئله موجب رشد و بالندگی هر زبان در جایگاه خود شده است و هر کدام قوانین خود را با روح حاکم بر خود آن زبان تبیین و تشریح نموده اند. لذا اگر بخواهیم زبان سنگسری را مورد مطالعه قرار دهیم در قدم اول باید هویت این زبان را به رسمیت شناخته و با روح حاکم بر این زبان به این امر مبادرت ورزیده و از تحمیل قواعد زبانهای دیگر اعم از فارسی و غیره جدا پرهیز نماییم. زبان سنگسری چونان گلی زیبا در گلستان زبانهای ایرانی بوده و هویت و رنگ و عطر خاص خود را داشته و بایستی با شناسنامه خود شناسایی گردد. زبان سنگسری دریجه ای به جهان باستان ایران زمین بوده و حامل مفاهیم بزرگی است که رمزورود به ناشناخته های تاریخ این سرزمین و کلید کشف اسرار بسیار از سرگذشت قرون و اعصار پیشین و سیر تحولات و تطورات فرهنگی و اجتماعی است. میراث گرانبها و زنده و پویایی است که بموجب آن سنگین ترین خویشکاری هر فرد سنگسری زبان را می توانیم غنا دادن وپویا کردن آن بدانیم. در زمانه ای که میلیون ها دلار برای باز گرداندن سر مجسمه سرباز هخامنشی که یک میراث جمود و شئ بیجان است هزینه میگردد ( که البته بجا بوده و لایق صرف هزینه های بیشتر است) این میراث زنده و پویا نبایستی اینچنین مورد بی مهری و بی توجهی قرار بگیرد تا جاییکه متاسفانه  بسیاری از سنگسرها خود با حذف آموزش تکلم به این زبان در نزد فرزندانشان به بهانه پیشگیری از احساس حقارت و لهجه دار شدن در نزد دیگران ناخواسته دست به تخریب این در گرانبها می زنند و این در حالی است که امروزه با پی بردن به نقش این زبان (و سایر زبانهایی که بعنوان زبان مادری در جوامع دیگر دچار همین سرنوشت اند) در ارتقاء سلامت روان فرد و جامعه  و تقویت بن مایه های هویتی واعتماد بنفس که موجب همبستگی بیشتر خانواده ها و کاهش آسیب های اجتماعی می شود ، و اینها علاوه بر اهمیت فرهنگی و تاریخی آن است ، سازمان ملل متحد روز زبان مادری را جهت هرچه مهمتر نشان دادن این امر در تقویم خود گنجانده است.

   پر واضح است که بالندگی هر انسان در آزمون های بزرگ زندگی و چالش های عمیق فرهنگی و اجتماعی در اتصال دوسویه او به گذشته و آینده است و کلید اتصال به گذشته حفظ اینگونه زبان ها است و حفظ و پاسداشت آن میسر نخواهد شد مگر با نوشتاری کردن و به کتابت در آوردن آن.

   پس جای دارد عزیزانی که این گفتار را ملاحظه می کنند ضمن وقوف به ارزش گنجی که در اختیار آنهاست یاریگر ما در رشد و بالندگی این دەبایین و دەستورباشند

   همچنین جای دارد علاوه بر تشکر از دوستانی که مستقیم و غیر مستقیم اینجانب را مورد راهنمایی قرار می دهند از دوست گرانمایه مان آقای صباغیان سپاسگزاری ویژه بعمل آید چرا که نقد ایشان موجب گشودگی و واکاوی بیشتر بحث شده و در ورای همه سپاس ویژه از دست اندرکاران سایت وزین sangesarnews.com که فضای این بحث را فراهم نمودند.

برچسب‌ها:, ,


3 پاسخ به “پاسخ به نقد رسم الخط پیشنهادی برای زبان سنگسری”

  1. اَللهُ اَکْبَر، اَللهُ اَکْبَر، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَکْبَر، اَللهُ اَکْبَر، و للهِ الْحَمْد

    1) گـَـزَل نـڃ؟! دلانا؛گــَـزَل؛ ما ؛ کــَـنِـن * مَرۏچی حَــسَدّان بَــــدَل؛ ما؛ کــَـنِـن

    2) جهانا مَــــــرۏچـــــــــی گـــَـزَل تِر کــَـنِـن *دلانا مَـــرۏچی بَــدَل تِر کــَـنِـن

    3) گـُـلڃن عَـیْـد و رۏچان گلستان کــَـنِـن * دلــَئ دَپْـتــَـران؛ صد دبستان کــَـنِـن

    4) چَه مِــهْران؛ کــَــبابـِڃن گــَــــزَل جَم کــَـنِـن * بـِـــراتی حَسَـدّان؛ دلا کم کــَـنِـن

    5) بـِـراسان چَه جنگان؛ واتــَـرّ کــَـنِـن * گــُهار و بـِراسی دلان؛ شـَـرّ کــَـنِــــن

    6) مَـرۏچی دلان پُر چَه کــَـنـْـدَگْ کــَـنِـن *چَه هانی؛ مُــــریدّان زِنْـدَگ کــَـنِـن

    7) گــُــلڃن عَـیْـد ؛ یَهـْـــتــَـه مَـرۏچی پَـدا * دلــَئ حال و مالــُـن بـِباتــَــــن فـدا

    8) دلی مال و حالان ؛ کــُـرْبان کــَـنِت *پَـس و گـۏک و مالان؛ کــُـرْبان کــَـنِت

    9) پَـهـِلــّی بـِـلـۏ ̈طِـت چَه هَــمْــساهِگان * بـُـراکان بــِـبَـکــْـشِت پَه هَــمْساهِگان

    10)فـَعولـُن فـَعولـُن فَعولـُن فَعَـل*پَهـِل کــَن دلــَـئ شَیـْر و وزن وگــَـزَل

    مَـزَنِـڃـن عَـیـْـد؛ مُبارک بات :▼

    یـڃ مَـزَنِـڃــن عَـیـْـد پَه تــَمامِڃن بـِرات و گــُـهار وماسان مُبارک بات

  2. حميدرضا صمديان گفت:

    ضمن عرض سلام وتبریک فرارسیدن پائیز بقول شما پادشاه فصلها
    باید بگویم بنده با توجه به ارادت خاصی که به جنابعالی دارم مقاله پیشنهاد رسم الخط برای زبان سنگسری را بدلیل کمبود وقت و داشتن زمینه ذهنی که از گپ وگفتهای شما داشتم دقیق نشده بودم ولی اینبار نقد آقای صباغیان و پاسخ جنابعالی به نقد مرا تهییج کرد که دقیق شوم و مقاله . نقد وپاسخ نقد را بخوانم و هرچند جاودانگی یک قوم را به زبان آن میدانستم و خوشحال بودم که هنوز زبان سنگسری در محاوره روزمره سنگسری ها زنده است وتکلم می شود ولی خطر بزرگ نداشتن رسم الخط را با تمام وجود حس کردم و یقینا میراث مکتوب است که می تواند سنگسر را در دل تارخ زنده نگاه دارد.
    این آغاز حرکت بزرگی است که یقینا با قابلیتهای وصف نشدنی جنابعالی و همیت سنگسریها وسنگسردوستان به نتیجه خواهد رسید و نام شما و همراهانتان بعنوان بزرگان تاریخ سنگسر جاویدان خواهد ماند.
    در پایان از دست اندرکاران سایت سنگسرنیوز که بستر این موضوع را فراهم کردند نهایت تشکر را دارم .

  3. مندل غصه خوار گفت:

    از اینکه این عزیزان در مورد چنین موضوع مهمی بدور از هرگونه غرض و منفعت شخصی چنین زیبا به نقد می نشینند به سنگسری بودنمان می بالیم یقینا این رفتار از مدارک بالا و شخصیت انها سرچشمه میگیرد امیدوارم روزی فرا برسد سکان هدایت شهرمان دست این تیپ افراد باشد.به نظر اینجانب افرادیکه در یک موضوع خاص مطالعه و فعالیت دارند اگر گرد هم جمع شده ودر قالب انجمن ویا سایر تشکیلات روی فعالیت خود تبادل نظر کنند خیلی از سوئ تفاهمات حل میشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تبلیغات