تاریخ : ۲ مرداد ۱۳۹۲

باسمه تعالی

«از گفتن سخن حق یا مشورت عادلانه خودداری مکنید؛ زیرا من شخصا به عنوان یک انسان خود را فراتر از این که اشتباه کنم نمی دانم و از آن در کارهایم ایمن نیستم» امام علی (ع)

 استاندار معزز استان سمنان

جناب آقای دکتر رهی

با عرض سلام و تحیات، بنابر ضرورت و احساس مسوولیت دینی و انقلابی؛ نکاتی چند در خصوص مسایل اخیر شهرستان مهدی شهر به استحضار  می رساند.

حکایت غم انگیزی است که امروزه مرزهای اعتباری و خودساخته، بر مرز بی حد و حصر انسانیت و اخلاق غلبه یافته، اکنون جایی نیست که مرز جغرافیایی بر مرزهای فکری و اعتقادی سیطره نداشته باشد؛ البته جز در حکومت مهدوی(عج) بساط این تقسیم بندی ها برچیده نمی شود؛ پس در واقعیت امروز باید تمام حقایق موجود را دید…

شاید این روزها که مردم مهدی شهر در اعتراض به تجزیه شهرستان، عَلَم مخالفت برداشته اند بارها این سوال ها را در ذهن خویش مرور کرده باشید که علت این مخالفت ها چیست؟ آیا مردم مهدی شهر پیشرفت همسایه خود را برنمی تابند؟ با شهرستان شدن شهمیرزاد چه چیزی از مهدی شهر کم      می شود؟ چگونه می توان مردم مهدی شهر را به اجرای این مصوبه راضی کرد؟ اگر مصوبه اجرایی شود چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ اگر اجرایی نشود چه خواهد شد؟ چرا ماجرا به این سمت و سو کشیده شد؟ این سوال ها و ده ها سوال دیگر قطعا در جلسات مختلف مطرح و پاسخ هایی بدان داده شده است. اما اجازه بدهید از منظری دیگر به موضوعی که پاسخ برخی سوالات را در خود دارد اشاره نمایم.

راستش را بخواهید بر اساس همان منطقی که در ابتدای این نوشتار، بسیار مختصر بدان اشاره شد، در وهله نخست تجزیه مهدی شهر و یا شهرستان شدن یا نشدن شهمیرزاد چندان اهمیت ندارد. برای من این دو موضوع آنگاه اهمیت می یابد که به ابعاد فرهنگی و اجتماعی و تبعات این تصمیم، نظر  می کنم و دقیقا از همین جاست که مجبور می شوم وارد ماجرا شده و در حد توان خویش برای بهبود اوضاع تلاش نمایم.

جنس نگرانی بنده با نگرانی های معمول در این حوادث متفاوت است؛ بنده نگران وحدت شکسته شده، احترام از بین رفته، دلخوری های عمیق به وجود آمده و کینه های کشت شده هستم. نگران احساسات پاکی که با تصمیمی ناپخته و خام؛ امروز، فردا و فرداها برای هیچ و پوچ خرج خواهد شد. دل نگران شور و احساس پاک جوانانی هستم که در مسیری نادرست مصرف خواهد شد و فرصت های بزرگ پیشرفت، که در پس بگو مگوها و نزاع ها از دست خواهد رفت. نگران آن هستم که به سبب کینه ها و نزاع ها، خیر و برکت الهی از ما سلب شود و بذر اختلاف و کدورت در دل های کودکان و نوجوانان این منطقه پاشیده گردد.

نگرانی هایی که نمی دانم طرح کننده پیشنهاد تغییر در تقسیمات کشوری شهرستان مهدی شهر و پیگیری کنندگان برای تصویب آن، لحظه ای بدان اندیشیده اند یا خیر؟ در حالی که وظیفه داشته اند چنین کنند. رهبری معظم بر تهیه پیوست فرهنگی برای طرح ها و برنامه های مهم تاکید فرموده اند چه برسد به این موضوع که بیش از هر چیز ماهیتی اجتماعی و فرهنگی دارد.

شکی نیست  آنان که از شهمیرزاد برای ارتقاء شهرشان قدم برداشته اند به وظیفه خود عمل کرده اند چراکه بر اساس علاقمندی به پیشرفت شهرشان برای ارتقاء سیاسی آن تلاش می کنند همچنانکه مردم مهدی شهر هم بیش از 30 سال به دنبال ارتقاء بخش به شهرستان  بودند. کسی خواسته مردم شهمیرزاد را سرکوب نمی کند یا اگر دعوایی باشد با مردم این شهر ندارد بلکه دلخوری از فرد یا افرادی است که خارج از چارچوب های معمول قانونی و بدون در نظر گرفتن آسیب های فرهنگی و اجتماعی که به دو شهر مهدی شهر و شهمیرزاد وارد خواهد شد، این درخواست را به تصویب رسانده اند. اشکال در آن است وقتی سخن از شهرستان شدن مهدی شهر می شد ضرورت داشت که مرّ قانون رعایت گردد اما وقتی اراده شده تا یکی از بخش های این شهرستان، ارتقا یابد قانون به راحتی دور زده می شود. به راستی چگونه موانع متعددی که شهرستان شدن مهدی شهر با آن برخورد داشت با نگاه ملوکانه و کریمانه برخی، برای یکی از بخش های این شهرستان برداشته شده است؟ قبول کنیم که حلاجی این تفاوت ها برای مردم مهدی شهر سخت است. اگر قوانین تغییر یافته است می توان با ارایه مستندات قانونی، اعتراض ها را خواباند. اما در ارتقای شهمیرزاد به همان قانونی استناد شده است که با همان قانون، مهدیشهر 30 سال شرایط ارتقا را نداشته است.

جناب آقای دکتر رهی

از علاقه شما به جناب اقای دکتر احمدی نژاد خبر دارم، علاقه شما همانند علاقه مردم مهدیشهر است که در انتخابات سال 88 بیشترین رای را به نسبت شهرستان های استان به ایشان دادند. سوگمندانه باید گفت  که همان مردم، امروز روزهای باقی مانده تا تحلیف را یک به یک می شمارند. چه باید گفت که نزدیکترین افراد به رییس جمهور امروز موجب بدبینی مردم این شهر  به ایشان شده اند. مردم سخن قاطع  احمدی نژاد را مبنی بر غلط بودن تجزیه شهرستان تازه تاسیس و مطرح نبودن ایجاد شهرستان در شهرستانی جدید را با آنچه که در شرف انجام است چگونه تحلیل کنند؟

دوباره تکرار می کنم شهرستان شدن یا نشدن شهمیرزاد اکنون مساله اول در حوادث اخیر نیست چه این مصوبه ابلاغ بشود و چه نشود چیزهای بزرگی از دست رفته که در برابر همه آنچه که از نگاه مهدی شهری ها با تجزیه شهرستان از دست خواهد رفت و از منظر شهمیرزادی ها با شهرستان شدن شهرستان به دست خواهد آمد، قابل مقایسه نیست.

به راستی اکنون چه کسی و چگونه می تواند آن سنگی که درون چاه افتاده است را از چاه در آورد؟ با شهرستان شدن شمهیرزاد یا با تجزیه نشدن مهدی شهر؟ امروز چگونه  می توان غرور شکسته شده مردم مهدی شهر را بازسازی کرد؟ آیا به آنها حق نمی دهید که برای چندمین بار احساس کنند که تحقیر شده اند.

به تصریح کلام آقای هاشمی رفسنجانی در سفرشان به مهدی شهر، در دوره ریاست جمهوری ایشان آمادگی برای ارتقاء  مهدی شهر وجود داشت اما استان با آن مخالف بود، خواسته مردم با کوته بینی سرکوب شد اما مردم مهدی شهر نجیبانه صبر کردند و با متانت پیگیر درخواستشان بودند، بعد از    سال ها وقتی این حق در دولت مهرورز نهم به آنها داده شد، در طی پنج سال چه اتفاقی افتاد که همان شهرستانی که نهایتاً با منت ایجاد شد، قابلیت تجزیه به دو شهرستان را یافت و قرار است در فاصله 6 کیلومتری آن، شهرستانی جدید با وسعت سرزمینی بیشتر از شهرستان مادر – که استاندار آن را نگین استان خوانده بود- تشکیل ­شود؟ لااقل شهرستان جدید منتزع شده را از شهرستان اصلی کوچکتر طراحی نکرده اند که به غرور مردمش احترام گذاشته شود.

بگذریم از اینکه اساسا هدف از ایجاد شهرستان تسهیل در رسیدگی به امور مردم با انطباق به موازین قانونی و حقوقی است در حالیکه با گذشت  حدود 5 سال از ارتقای بخش مهدیشهر به شهرستان بدلایل متعدد از جمله کمبود منابع اعتباری و امکانات اداری ، بسیاری از زیرساختهای اداری و اجتماعی شهر شکل نگرفته و بسیاری از ادارات و نهادهای شهر هنوز بصورت نمایندگی و سرپرستی دفتر و با کمترین نیرو و در فضای استیجاری و خارج از شئونات اداری، اداره شده و دستگاههای دولتی در تامین منابع انسانی، فضای اداری و زیرساختهای شهرستان با مشکلات اساسی مواجه می باشند،  آیا ارتقای بخش شهمیرزاد (صرفا 4 سال از عمر ارتقای آن می گذرد) ، تحمیل بار اضافی مالی ، سیاسی ، اداری و اجتماعی  و ایجاد زیرساختهای جدید بدور از هر گونه منطق اداری، اجتماعی، عمرانی، برنامه ریزی ، سیاسی و… نیست؟

جناب اقای دکتر رهی

شک نباید کرد که این اعتراض ها از سر حسادت نیست. مهمترین اشکال در این مصوبه تحقیر مردم مهدی شهر است . خطای بزرگ این مصوبه در نظر نگرفتن غرور مردمی است که پایمردی خود را در انقلاب همه گونه به اثبات رسانده اند.  شاید این نامه را نامه یک مهدیشهری با حس علاقه به شهرش قلمداد کنید که البته گناهی درآن نیست ولی قطعاً اینگونه نیست. نشانه آن هم اینکه اینجانب به لحاظ اجتماعی و تبعات فرهنگی، نتیجه این نزاع را هرچه باشد شکست می دانم. این بازی دوسر باخت است و کسی نمی­تواند از آن خوشحال باشد. صدای ناموزون تار نواخته شده دراین اتفاق،  فردا شنیده خواهد شد.

جناب آقای استاندار، دلیل آنکه این نامه را برای شما می نویسم آن است که نقش جنابعالی را در بهبود اوضاع و با خوشبینی، بازگرداندن آب رفته به جوی، محوری و بی بدیل می دانم. شفافیت موضع جنابعالی دراین موضوع و کاهش سطح اختلاف از «مدافعان ابلاغ» و «مخالفان ابلاغ» مصوبه به جدال حقوقی، شاید راه حل مناسبی در این موقعیت باشد. البته لازمه تبدیل نزاع به جدال حقوقی اولا؛ تمکین مردم دو شهر و مسوولان استان به اصول و قواعد حقوقی و ثانیا؛ فراهم سازی عرصه حقوقی یکسان برای طرفین دعوی است. تحقق شرایط پیش گفته    می تواند حتی تبعات سوء  فرهنگی – اجتماعی حوادث اخیر را کاهش دهد و دعای خیر مردم منطقه را برای همیشه به دنبال داشته باشد.

جناب آقای دکتر رهی؛ در روزهای پایانی مسوولیتتان در این استان، این موضوع را به سرانجام برسانید و با خاطره خوش و با وجدانی آسوده از حل یک بحران طولانی مدت، استانداری را تحویل سکاندار بعدی دهید.

اکنون به نظر می رسد جنابعالی یکی از  کسانی که می تواند حق را به ذی حق برساند نیستید بلکه تنها فردی هستید که می تواند چنین کند.

برچسب‌ها:, ,


4 پاسخ به “نامه سرگشاده به استاندار محترم استان سمنان؛ جناب آقای دکتر رهی”

  1. حميد گفت:

    باسلام و تشکر ویژه ازنامه بسیار حرفه ای جنابعالی که چنانچه با شورا و افراد پیگیر ابطال مصوبه تجزیه شهرستان هم افزایی شود مطمئنم که دشمنان سنگسر هستند که سرجایشان می نشینند.
    فکر میکنم محدوه جدید شهر که دانشگاه روانشناسی است تا اول شهمیرزاد سه ونیم کیلومتر بیشتر نیست …!
    سنگـــــــسری تاب حقارت نداشت
    آینه ای بود ، نهـــــــــایت نداشت

    خاطـــــــره ها ماند از آن سال ها
    قصه بسی مانده و تمـــــــثال ها

    نیست خبر هیچ از آن شور و شر
    آه چه آمد به سر سنگــــــــــسر؟

    کیانوش عزیز روحت شاد ولی:
    هست خبر باز از آن شور وشر
    این من و این جان من و سنگسر…

  2. سنگسري گفت:

    جناب یوسفیان اصلا خودت را خسته نکن کوبیدن روی اهن سرد فایده ای ندارد.چند سال است با تمام وجود حس میکنیم که این اقا خود مسبب این قائله است.
    حرفهاییکه در این چند سال به وی زدیم اگر به دیوار…

  3. ahmad گفت:

    با سلام وتشکر از آقای یوسفیان

    به نظر بنده آنچه که در مشکلات مهدیشهر بیشتر رخ نشان می دهد آن است که به موازات تلاش های میدانی وخیابانی تلاش دیپلماتیک ومنطقی با افراد تاثیر گذار انجام نشده وفقط در زمان فشار به مرکزی مثل استانداری ویا وزارت کشور ؛چند نفر بعنوان نماینده زحمت انتقال نظرات مردم را کشیده اند وچون در پشت سر این قضایا فشار مردمی وجود دارد ؛قطعا تاثیر گذاری منطقی آن کمتر می باشد؛لذا به نظر می رسد از این دست مکاتبات آقای یوسفیان باید به تعداد زیاد وبه مراکز مختلف صورت پذیرد شاید آنانی گه حقیقت در این هاله دود برایشان نامشخص شده ؛روشن وعیان گردد

  4. سرباز کوروش گفت:

    بنام اهورا مزدا
    جناب آقای یوسفیان ، درود
    دیدگاه جالبی بود من هم با دیدگاه شما موافقم، بدون شک در صورت ابلاغ مصوبه … ناهنجاری های زیادی … قابل پیش بینی بوده و به احتمال زیاد رخ خواهد داد که به ظاهر مسوولین محترم با عملکردشان نشان داده اند که چندان بدشان نمی آید چنین اتفاقاتی بین مردم شهرهای دوست وهمجوار شهرستان مهدیشهر بیافتد. بهر حال به گفته یک جوان سنگسری اگر قرار است سنگسری ها غرق شوند سنگسری هاهم همه را همراه خود غرق خواهند کرد چراکه… به شهرمان یکی و دوتا نیست ، (ما هنوز داغ گل رودبار و… را در سینه داریم ).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تبلیغات