چند روز پیش فرصتی دست داد تا در حضور شما گوشه ای از درد دلهای مردم مهدیشهر را بیان کنم و البته فرصت کم بود و حرف بسیار.
گلایه را شما آغاز کردید که چرا با وجود اینکه نقش اصلی را در آوردن رئیس مجلس به یادواره شهدای مهدیشهر ایفا کردید در این مراسم اجازه نیافتید به ایشان خوش آمد بگویید و اینکه چرا اینگونه به شما بی احترامی شد.

آقای کواکبیان
مطمئنم مردم مهدیشهر هیچگاه راضی به چنین برخوردی با نماینده شان نبودند و نیستند. واقعیت ماجرا را بعدا از دست اندرکاران مراسم پیگیری کردم. گفتند که در جریان مراسم ظاهرا عده ای می خواستند در حین سخنرانی شما جنجال به پا کنند که باعث شد دست اندرکاران مراسم و از جمله همشهریان شما برای حفظ حرمت و وجهه تان تصمیم به این اقدام بگیرند.
و اما به ما بگویید مردم مهدیشهر که هر روزه نادیده گرفته و مورد بی مهری قرار می گیرند باید از چه کسی گلایه کنند؟ نام شهرستانشان را از سردر ادارات شهمیرزاد حذف شده می بینند. اتفاقی که به مردم خوب شهمیرزاد ارتباطی ندارد و حاصل پروژه اختلاف افکنی میان مردم دو شهر است و شما و سایر مسوولین استان بر این اتفاق سکوت کرده اید آیا سکوتتان را جز رضایت می توان تعبیر کرد؟ و اما تحقیر شدنشان توسط مرکز نشینان قصه ای طولانی دارد. در آنجا به چند نمونه اشاره کردم و از جمله حضور وزیر ورزش در هفته گذشته در استان و سرکشی ایشان به تمام شهرستانها به جز مهدیشهر. همان روزی که تیم فوتبال صنعت ساختمان سنگسر مقتدرانه قهرمان لیگ استان شد. از شما پرسیدم که آیا اکثر افتخارات ورزشی استان را ما برای شما به ارمغان نیاورده ایم؟ پس چرا اینگونه ما را نادیده می گیرید؟ با چه رویی به قهرمانان ملی هاکی، بیس بال، تکواندو، بوکس و کشتی این شهرستان نگاه می کنید؟  گفتید خودتان در این زمینه به مسوولین استان اعتراض کرده اید و نیز برای دلداری از پیگیریهایتان برای زمین چمن هاکی گفتید. آیا در شرایطی که بسیاری از شهرهای کشور که هاکی آنها در حد و قواره هاکی مهدیشهر نیست صاحب زمین چمن هاکی هستند، اقدام به شروع و نه پایان این پروژه در مهدیشهر ارزش آن را دارد که تمام مسوولین منت آن را بر سر ما می کوبند؟ آیا اصولا امکان آن وجود داشت که این طرح هم به مرکز استان و یا شهر دیگری منتقل شود؟
به ماجرای ایران خودرو سمنان هم اشاره کردم و اینکه آقای نجم الدین که از دامان سنگسریها به مدیرعاملی مگاموتور و ایران خودرو رسید چرا برای انتقال خطوط مگاموتور به سالنهای خالی پاکریس کم لطفی کرد و چرا وقتی کلنگ واحدهای ایران خودرو را در تمام شهرستانهای استان به زمین زد چرا مهدیشهر را نادیده گرفت؟
این را هم به شما گفتم که به مدد صنعتگران غیرتمند سنگسری احتیاجی به کلنگ زنی صوری شما نداریم اما به ما حق بدهید از اینگونه رفتارها ناراحت باشیم.
واقعیت تلخ دیگر این است که اگر وقتی هم میزبان مقامات بوده ایم به لطف لابی قوی مرکز نشینان طرفی نبسته ایم. دو هفته پیش معاون وزیر مسکن در هتل سنگسر پذیرایی شد اما بودجه پانصد میلیونی به امامزاده یحیی سمنان رسید. با این وجود ما که اینقدر ساده دلیم. بگذارید به همین دلخوش باشیم.
بنده این گلایه را از دکتر لاریجانی هم دارم که با وجود اینکه سالهاست افتخار میزبانی از ایشان را در ییلاقاتمان به عهده داریم و کاملا با مشکلات عشایر سنگسر آشناست در صحبتهایش هیچ نشانی از این جامعه زحمتکش نیافتیم  و هیچ اقدام عملی در این سالها.
راستی در پی طومار 5 هزار امضایی که در اعتراض به اجرایی نشدن مصوبات شهرستان منتشر شد استانداری سمنان گزارشی ویرایش نشده شامل تعدادی از مصوبات اجرا شده و بسیاری از مصوبات اجرا نشده و نیز اقدامات بخش خصوصی مهدیشهر را  تحت عنوان ” اهم خدمات و اقدامات دولت خدمتگزار در شهرستان مهدیشهر ” منتشر کرد. از شما انتظار داریم به عنوان نماینده مان به آنها بگویید به خواسته های قانونی مردم مهدیشهر احترام بگذارند و به جای پاسخگویی، آسمان و ریسمان به هم نبافند. آقای خلخالی هم فرمودند روش طومار نویسی کهنه و ناکارآمد است. از ایشان بپرسید که چرا این روش برای بقیه کهنه و ناکارآمد نیست؟ پس چرا این همه طومار و امضا در نماز جمعه های کشور بر علیه این و آن منتشر می شود؟ آیا مردمی که فریادشان در استان گوش شنوایی ندارد چاره ای جز متوسل شدن به مقامات کشوری دارند؟

نماینده شوخ و بذله گویم
گلایه کردید که در سایتها از شما انتقاد کردیم : چرا  درخواست نماینده مستقل برای مهدیشهر را به سخره کشیدید؟
گفتید منظوری نداشتید قصدتان شوخی بوده و تلطیف فضای ناشی از دعوا در جلسه و از طرح این درخواست در حضور رئیس مجلس به عنوان نیاز اصلی این شهرستان انتقاد کردید و البته راست می گفتید این مساله نیاز اصلی ما نیست اما چه کنیم که اگر صدای گویای ما بودید هیچگاه طرح این درخواست را نمی شنیدید. مضاف بر اینکه همانطور که از اقدامات شما نظیر همراهی بسیار خوبتان در برپایی همایش توسعه پایدار و پیگیریهایتان برای راه اندازی کارخانه بستنی پاک در محل پاکریس نوشتیم این حق را هم داریم وقتی نماینده شهرمان مورد توهین قرار می گیرد و شما نیز به عنوان نماینده دیگر این شهر وقتی نه تنها به کمک ایشان نمی شتابید بلکه زبان به شوخی باز می کنید از شما انتقاد کنیم.

نماینده فعال و پر سر و صدایم
شما به سیل سخنرانیها، تذکرها و اخطارهایتان در مجلس اشاره کردید و من به خاطر همین ها شما را می ستایم. اگرچه انتقاداتی هم به نوع رفتار سیاسی تان دارم که در اینجا مجال طرح آن نیست. اما به ما بگویید جای دفاع از حقوق موکلین سنگسری شما در این بین کجاست؟ تا به حال چند اخطار و تذکر برای احقاق حقوقمان در مجلس داده اید؟ آیا مشکلات ما به اندازه چند اداره کلی که در شاهرود مستقرند و شما انرژی زیادی برای بازگرداندن آنها به سمنان صرف کردید، ارزش توجه و پیگیری نداشت؟
راستی پای هر سخنرانی شما که نشسته ام وقتی می خواهید مهدیشهر(سنگسر) را به حضار معرفی کنید فقط از سردار اسماعیل خان طلایی نام می برید و سقا خانه اش. برای اینکه دامنه اطلاعاتتان نسبت به مشاهیر این شهر وسیع تر شود می گویم  اساتیدی چون مجید درخشانی، موسیقی دان برجسته کشور، رضا درخشانی، نقاش برجسته بین المللی، دکتر احمد نادعلیان، هنرمند محیطی برجسته جهان، دکتر محمدقلی  نادعلیان، چهره ماندگار علم دامپزشکی کشور، استاد چراغعلی اعظمی، نویسنده و پژوهشگر برتر کشور که فرهنگ و گویش سنگسری مدیون زحمات اوست  و بسیاری از نویسندگان، مدیران و کارآفرینان موفق کشور به این منطقه تعلق دارند.

نماینده بدون تعصبم
به ماجرای بیمارستان هم اشاره کردید و گفتید سر 2-3 کیلومتر چرا اینقدر تعصب دارید. دلایلمان را به شما گفتم. اینکه با احداث بیمارستان در منطقه خارج از محدوده شهری دربند آیا به جذب جمعیت بیمار شهرستان به گونه ای که کارکرد اقتصادی آن قابل توجیه باشد می توان امیدوار بود؟ و این سوال که کدام مریض عاقلی از درجزین و حتی نواحی جنوب مهدیشهر نظیر طالب آباد حاضر است مسیر سرپایینی و نزدیکتر به بیمارستان جدیدالتاسیس و طبیعتا مجهزتر سمنان را رها کرده و مسیر سربالایی و صعب العبور را پیشه کند؟
آیا احداث بیمارستان اصلی شهرستان در منطقه توریستی دربند منطقی است؟ آیا اندک گردشگران این منطقه با شنیدن صدای آمبولانس و آه و ناله بیماران از این منطقه فراری نمی شوند؟
آیا بهتر نیست بیمارستان در منطقه ای احداث شود که مرکز ثقل جمعیتی شهرستان باشد؟ منطقه ای که مسکن مهر، کارخانجات، طالب آباد و درجزین را نیز تحت پوشش قرار دهد و دارای سهولت دسترسی برای کلیه مردم شهرستان باشد.
به شما گفتم ظاهرا هدف اصلی از احداث این بیمارستان در منطقه دربند این است که بیمارستان جدید التاسیس 220 تختخوابی سمنان از حیث جذب بیمار دچار مشکل نشود و نیز این نکته که بعدا مجبور نباشند برای مشکلات بهداشتی درمانی شهمیرزاد فکری بکنند. یک تیر با دو هدف!
به شما گفتم پس از سالها انتظار برای تحقق این پروژه آیا مردم مهدیشهر حق ندارند بیمارستانی با حداقل 96 تختخواب داشته باشند تا بر اساس قوانین نظام پزشکی امکان استقرار بخشهای اساسی تر را داشته و مریض پس از مراجعه به بیمارستان فورا به سمنان اعزام نشود. شما از سیل ضوابط گفتید و نمی دانم جای آن ضوابط برای بیمارستانهای چند صد تختخوابی که در سمنان ساخته می شود کجاست؟
از شما می پرسم اگر بیمارستان مهدیشهر بعد از چند ماه به علت کمبود مریض تعطیل شد آیا شما و مسوولین محترم مسوولیت اقدام اشتباه خود را می پذیرید؟ و یا اینکه مردم مهدیشهر را به خاطر نداشتن پتانسیل جهت احداث چنین بیمارستانی سرزنش می کنید؟
این گلایه از استاندار سمنان وجود دارد که با وجود قول قبلی شان مبنی بر لحاظ نمودن نظر مردم مهدیشهر در این زمینه چرا به خواست مردم هیچ توجهی نمی شود؟
البته لازم می دانم این را هم بگویم که دیدگاه دیگری هم بین مردم مهدیشهر شکل گرفته که بهتر است در این زمینه مخالفتی نداشته باشیم تا این مساله بهانه ای برای تاخیر در انجام پروژه و یا عدم اجرای آن نشود. این دسته معتقدند شاید با احداث بیمارستان در منطقه دربند محدوده خدمات شهری نیز به این منطقه توسعه یابد و  نگرانیهای موجود برطرف شود.
از شما می پرسم آیا بهتر نبود در این مساله بی طرف باقی می ماندید و  از مسوولین می خواستید ضمن احترام به مردم بر برگزاری جلسه کارشناسی و شنیدن صدای منتقدین، تصمیم گیری عادلانه و اقناع افکار عمومی می پرداختند؟

در مورد ماجرای استخر دانش آموزی هم فرمودید حالا که شما یک استخر خصوصی دارید. این استخر برود شهمیرزاد و مگر شما بیش از یک استخر نیاز دارید؟
چند نکته : اول از اینکه  این مساله دوباره دست آویزی برای ایجاد اختلاف بین مردم مهدیشهر و شهمیرزاد  شده بسیار متاسفیم ثانیا ایجاد استخر ویژه دانش آموزان فقط اختصاص به مهدیشهر نداشته و می بایست در کلیه مراکز شهرستانها اجرا شود. مسلم این است که اگر استخر سمنان به سرخه، شاهرود به میامی، دامغان به دیباج، گرمسار به ایوانکی منتقل شود مردم مهدیشهر هم هیچ اعتراضی به جابجایی آن نخواهند داشت ثالثا مهدیشهر تنها شهرستانی است که فاقد استخر دولتی است. چرا می خواهند اکثریت دانش آموزان شهرستان را از این امکان محروم کنند. وانگهی زمانیکه زمین طرح انتخاب شده و بارها به مردم قول احداث داده شده به یکباره چنین اقدامی به قول امام جمعه عزیزمان آیا خلاف اخلاق و عدالت نیست؟ ضمنا بسیاری از اهالی سمنان همه روزه به تنها استخر  مهدیشهر (متعلق به بخش خصوصی) مراجعه می کنند و از قرار معلوم 6 استخر دولتی سمنان است که با کمبود مشتری مواجه است. شاید بهتر این بود سهمیه سمنان به شهمیرزاد داده می شد.

نماینده روزنامه نگارم
ماهها قبل روزنامه متبوعتان نوشت “غار دربند سمنان” شورای شهرمان خیلی محترمانه به مسوول روزنامه نوشت که  این اشتباه را اصلاح کند. حتما خبر ندارید چه جوابی به ما داد. نوشت در سایت گردشگری ایران غار دربند به نام سمنان درج شده. لابد اگر خبردار می شدید بر دهان آن یاوه گو می کوبیدید که چرا با احساسات مردم مهدیشهر اینگونه بازی می کند؟ و چرا داشته هایمان را می خواهد به نام خود مصادره نماید؟

نماینده عزیزم
برایتان در آن جلسه نگفتم که مردم مهدیشهر غارت شدن منابع آبی چشمه ساران خود را توسط مرکز استان در سالهای اخیر مظلومانه تماشا می کنند در حالی که خود با مشکل کمبود آب سر به گریبانند و از آب چاههایی می نوشند که به علت مشکلات و آلودگی بسیار هر روز یکی را روانه بیمارستان می کند.
چند سال پیش مردم مهدیشهر هزینه مطالعات انتقال آب چشمه اسپی رو( سفید رود) را از طریق شرکت ری آب پرداختند. از این موضوع بگذریم که آیا مردم مهدیشهر می بایست هزینه این اقدام را بپردازند یا نه. اما بخش جالب ماجرا این شد که مرکز نشینان این یکی را هم نتوانستند تحمل کنند. ابتدا این طرح را به بایگانی سپردند و بعدا طرح سد فینسک را برای سمنان و مهدیشهر و … مطرح کردند و چندی پیش بحث انحصاری کردن استفاده از این منبع را به نفع مرکز استان زمزمه کردند.  کاری که قبلا هم برای چشمه روزیه و گل رودبار کردند. باور کنید دیگر مردم مهدیشهر هیچ امیدی به راستگو بودن مسوولین ندارند.
حتما می پرسید چرا اینگونه می اندیشم. از دلیلم سالهای دوری نمی گذرد. آب چشمه گل رودبار را به مدد زور (حتی خانواده شهدا را هم به زندان کشیدند) به سمنان بردند. بعدتر آب چشمه روزیه را نیز طی چند سال با هزینه بسیار بالا به سمنان انتقال دادند بدون اینکه سهمی از این منبع آبی را علی رغم قول اولیه به مهدیشهر اختصاص دهند. جالب آنجا بود که در ابتدای اجرای این طرح میلیونها تومان هزینه برای انتقال آب از حوالی شهر سرخه انجام شده بود اما از آنجاییکه ممکن بود شهر سرخه به مدد افراد صاحب نفوذش در قدرت سهمی مطالبه کند مسیر اجرای طرح با صرف هزینه بیشتری از مهدیشهر عبور داده شد. و البته از شیر در غل و زنجیر ترسی نداشتند!
براستی چرا اینقدر اصرار وجود دارد برای توسعه مرکز استانی که حد‌اقل‌های لازم را برای اینکار در اختیار ندارد و آب شرب خود را از تاراج منابع آبی شهرستانهای دیگر تامین می‌کند.

نماینده بزرگوارم
مرا می بخشید که اینگونه وقت شما را می گیرم ولی حیفم می آید آنچه را در دل دارم به شما نگویم.
آبگرم مهدیشهر را حتما می شناسید. در سالهایی نه چندان دور مخفیانه و در بی خبری مردم آنرا به سمنان الحاق کردند. با وجود اینکه تمام مالکین آن منطقه سنگسری هستند و اسناد مالکیت آن منطقه هنوز در بخش 3 ثبتی مهدیشهر. آفرین به این همه زرنگی!
و اما در سالهای اخیر در دوره آقای کاشیان در میراث فرهنگی تصمیم گرفته شد این محل به عنوان منطقه ای توریستی احیا شده و در آنجا سرمایه گذاری شود. ما هم خوشحال شدیم. اما وقتی فهمیدیم که قرار است جاده دسترسی به این محل را بدون  توجه به مسیر کوتاه و کم هزینه ای که از مهدیشهر به آبگرم می گذرد از سمنان با هزینه بسیار بالا و از بستر رودخانه عبور دهند بر این همه خباثت تاسف خوردیم. اینکه با مهدیشهر سر دشمنی دارند چرا پول بیت المال را دور می ریزند؟

نماینده دانشگاهی ام
به شما گفتم در میان انبوه مراکز دانشگاهی سمنان سهم ما تا بحال یک دانشکده دولتی بوده که آجر به آجر آن با کمک مردم این شهر شکل گرفته است. مطابق مصوبه دولت قرار بود چند دانشکده با رویکرد دانشگاه مستقل در مهدیشهر شکل بگیرد. و دست شما هم بابت کمک به تصویب این مصوبه درد نکند. طبیعتا مردم هم خوشحال شدند. اما وقتی فهمیدند قرار است این دانشکده ها در جنوبی ترین نقطه شهرستان، روبروی غرب استیل و مجاور کارخانه گچ تاسیس شود تا بعد ها استاد و دانشجو از سمنان به آنجا بیایند و برگردند کدام سنگسری را می توانید پیدا کنید که احساسش جریحه دار نباشد؟
منطقه دربند که دانشکده روانشناسی در آن قرار دارد چه ایرادی داشت؟ ضمن اینکه می شد از امکانات پشتیبانی اولیه آن دانشکده استفاده شود، با ایجاد دانشگاه در آنجا نه تنها به توسعه گردشگری منطقه کمک می شد بلکه به لحاظ خوش آب و هوایی و مزایای دیگر در شرایطی که دانشگاهها در سالهای آینده باید برای جذب دانشجو با هم به رقابت بپردازند می توانست دانشگاه مهدیشهر را در وضعیت رقابتی بهتری قرار دهد.
خواهش می کنم اگر هنوز هم مصرند چنین کاری را انجام دهند به آنها بگویید چند کیلومتر پایینتر در جوار سمنان آن را احداث کنند تا مثل به نام ما و به کام شما تکرار نشود.

جناب آقای کواکبیان
نمی دانم با ایل سنگسر چقدر آشنایی دارید. خلاصه می گویم این ایل با سابقه چندین قرن تلاش و داشتن قلمرو در 9 استان کشور، بهترین گوشت گوسفندی ایران و بیش از 32 محصول لبنی بعضا منحصربفرد را تولید می کند با اینکه ایل سنگسر بزرگترین مسیر کوچ را در کشور طی می کند اما به جهت روش رمه گردانی (خانواده عشایر فقط در تابستانها عازم نواحی ییلاقی می شوند و در سایر فصول در شهر ساکنند) کمترین بار مالی را متوجه دولت کرده است. روشی که به عنوان الگو برای سایر عشایر کشور نیز مطرح شده است.
اما این جامعه زحمتکش طی این سالها با انواع و اقسام مشکلات دست و پنجه نرم کرده است. افزایش بی رویه قیمت علوفه، نبود بازار فروش مناسب در اثر واردات بی رویه گوشت قرمز و نبود خرید تضمینی، تصرف عمده مراتع ایل راهی در اطراف شهرها و روستاها توسط نهادهای مختلف و نبود مراتع میان بند مناسب و بالاخره کمبود مرتع و قرار داشتن بخش اصلی مراتع مرغوب کشور در دست اشخاص و نهادهای خاص، خشکسالی و بی توجهی سازمانهای مرتبط نظیر جهاد کشاورزی و سختگیریهای گاه و بیگاه سازمان محیط زیست، منابع طبیعی و نیز نهادهای انتظامی برای نیروهای کار شاغل نزد عشایر از جمله این موارد است.
آیا اصولا در جریان این مشکلات بودید؟ چه اقدام عملی تاکنون برای این بخش از موکلین خود انجام داده اید؟ حداقل انتظار این بود فریاد مظلومیت این قشر زحمتکش را در میان انواع و اقسام تذکرها و اخطارهایتان در مجلس یکبار منعکس می کردید.

نماینده اهل فرهنگم
نمی دانم تا چه اندازه اطلاع دارید سنگسر به واسطه داشتن پیشینه تاریخی و فرهنگ و هنر اصیل و باستانی خود چه گنجینه بزرگی از میراث تاریخی، معنوی، صنایع دستی و … را با خود به همراه دارد که بدون شک در استان کم نظیر است.
از کدامیک برایتان بگویم؟ از زبان سنگسری که به همت استاد چراغعلی اعظمی در واژه نامه ای با 18000 لغت جاودانه شد و به عقیده زبانشناسان بزرگ جزو معدود زبانهای باقیمانده از ایران باستان است.
از صنایع دستی این منطقه شامل انواع بافتنیها، البسه، زیورآلات، فرش، گلیم، جاجیم و … که در سایه بی توجهی در مسیر نابودی است و کسی هم به فکر احیای آن نیست.
از کدامیک از آداب و رسوم و هنر این منطقه برایتان بگویم؟ همین قدر بدانید که گاهنمای سنگسری و موسیقی این دیار با تلاش پژوهشگران به عنوان نمونه هایی اصیل در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
تاسف اینجاست که از بدو تاسیس سازمان میراث فرهنگی در استان تا زمان مدیریت قبلی حتی یک ریال هم برای میراث این شهر هزینه ای انجام نشد.
هرچند اقدامات مدیریت جدید این سازمان جای تقدیر و تشکر دارد اما ثبت تنها 2 اثر تاریخی (تکیه اعظم و خانه کیپور) و آنهم با پیگیری و کمکهای مردمی در شهر مهدیشهر کجا و ثبت و بازسازی انبوهی از آثار و خانه های تاریخی (بعضا نه چندان قدیمی مربوط به دهه 40 ) در سمنان کجا؟
اینکه امروز در سایه این بی توجهی بسیاری از آثار تاریخی این شهر از بین رفته اند چه کسی پاسخگوست؟
چرا بافت تاریخی این شهر هنوز  شناسایی نشده و هیچ اقدامی برای حفظ آن صورت نگرفته است؟
و چراهایی بسیار…

نماینده انقلابی ام
به شما گفتم در هیچ کجای ایران نمی توانید شهری را پیدا کنید که اکثر امکانات آن نظیر بیمارستان، سینما، استخر، موزه، مدرسه، دانشگاه و … توسط مردم ساخته شده باشد در حالی که در شهر مجاور انبوه امکانات دولتی شامل دهها مرکز بهداشتی درمانی، مراکز گسترده دانشگاهی، چندین استخر دولتی، مجموعه ورزشی و … متمرکز شده باشد.
گفتید: شما نباید خودتان را با مرکز استان مقایسه کنید. به شما گفتم آیا ما حق نداریم به اندازه جمعیت مان و نه حتی کمتر از امکانات دولتی سهمی داشته باشیم. بر اساس کدام قانون مرکز استان باید مشمول این همه لطف باشد؟ مردم مهدیشهر چه گناهی کرده اند که تمام بار انقلاب را در منطقه به دوش کشیدند و حتی در سمنان هم تظاهرات به پا کردند و شهید دادند. بالاترین کمکهای مردمی را به جبهه های جنگ ارائه دادند. بیشترین شهدا را به نسبت جمعیت در استان تقدیم کردند و نجیبانه با وجود اینکه بعد از انقلاب روند توسعه شهرشان متوقف شد از انقلابشان حمایت کردند. این در حالی بود که تمام امکانات و بودجه های دولتی به نفع مرکز استان ناعادلانه درو شد.

نماینده بزرگوارم
مردم مهدیشهر حساب مسوولین تنگ نظر را از حساب مردم سمنان جدا می دانند و همیشه رابطه حسنه ای با آنها داشته اند.
گواه این مساله را می توانید از صاحبان کسب و کار سمنان بپرسید که بخش اصلی مشتریانشان را سنگسریها تشکیل می دهند.
از صاحبان صنعت بپرسید که صنعتگران سنگسری نه تنها همیشه با حضور پر رنگ خود موجبات اشتغال هزاران نفر را در شهرستان مهدیشهر فراهم کرده اند بلکه در شهرک صنعتی سمنان هم حضور فعالی دارند.
از مسوولین عمرانی بپرسید که چرخ بسیاری از پروژه های عمرانی منطقه توسط پیمانکاران پرتلاش سنگسری می چرخد و بد نیست بدانید پروژه مسکن مهر سمنان که آنقدر مسوولان به آن افتخار می کنند به پشتوانه صاحبان صنعت ساختمان سنگسری است.
به شما گفتم با وجود اینکه در این سالها امکانات دولتی از ما دریغ شد اما به همت و غیرت این مردم در مهدیشهر مراکزی ساخته شد که در استان  نظیر ندارد. استخر شنای شهید ترانی، هتل دربند، هتل سنگسر، موزه عشایری ایل سنگسر، دهکده پارسیان و …. مجموعه ای از اینهاست که در استان بی نظیر است. با این وجود سرمایه گذاران سنگسری مسوولیت ساخت مجتمعهای تجاری، اقامتی و مجموعه های تفریحی مهمی در سمنان را هم به عهده گرفته اند.
حتما خودتان بر این نکته واقفید که مردم مهدیشهر چقدر مهمان نوازند و صبور. اینکه همیشه از مردم سمنان که از گرمای تابستان به این خطه پناه می برند چه در شهر و چه در مناطق ییلاقی مهربانانه پذیرایی می کنند. اینکه هتلها و مراکز پذیرایی مهدیشهر میزبانی از مراسم و میهمانیهای مردم سمنان را نیز به عهده دارد و شاید برایتان جالب باشد بدانید مدیریت شهری مهدیشهر  هم در تمام این سالها با عملکردی البته قابل انتقاد در مکان یابی ساخت اکثر پارکها و فضای سبز این شهر به گونه ای عمل کرده که نیاز مهمانان سمنانی تامین شود.

نماینده عزیزم
در ابتدای جلسه گفتم مردم مهدیشهر مردم قدرشناسی هستند کافیست کسی یک قدم برایشان بردارد برای همیشه شیفته اش می شوند. نگذارید فاصله ها بیشتر شود. نگذارید شیرینی مصوبات به کام مردم تلخ شود. نگذارید سلام و علیکمان به هم بخورد. نگذارید امید به صداقت مسوولین در این شهر بمیرد.
مطمئن باشید تیغ اختلاف افکنی ها دیگر کند شده و مردم شهرستان مهدیشهر با اتحاد تمام حقوق خود را استیفا خواهند کرد.
در کنار ما باشید.

برچسب‌ها:محمود حیدریه, مصطفی کواکبیان, نماینده مجلس

---