تاریخ : ۱۱ خرداد ۱۳۹۳

اولین جلسه و گردهمایی شعرا دوشنبه پنجم خرداد همزمان با شب مبعثت حضرت رسول (ص) در محل آموزشگاه هنری آفتاب برگزار گردیده و با حضور تنی چند از شعرا و هنرمندان شهر شبی بیاد ماندنی در این مکان رقم خورد.

جلسه با بحث پیرامون مقررات جلسه و سپس ادبیات سنگسری  شروع شد.

-آقای حسن پاکزادیان در پاسخ به سوالات حضار در مورد مجموعه های آماده چاپشان خلاصه منظومه های (کلات و ورگ)-(بز و بزموودار):(مناظره سرو و بز) را تعریف کردند.ایشان در توضیحاتشان تاکیید نمودند که اصل داستان مربوط به همان داستان درخت اسوریک معروف است که از دوره اشکانی بجا مانده.

-اولین شعر را آقای حسین اقیان با یک دو بیتی سنگسری زیبا آغاز کرد.

ا مانی و ،م دل اوراقی ارژنگ      م قلم موژیک و ،چش لیقه رنگ

ت خال و برچکو ابرو د بنجی      ت مسته چشده کو بربنده سرونگ

همینطور شعرسنگسری عید رسول

خا چش رشون نبی ا.. بمی ی      محمد پوری عبدا… بمی ی

-آقای مختاری پیشنهاد ترجمه کلمات از یاد رفته سنگسری که در متن اشعار بکار رفته بود را  دادند که تا پایان جلسه اعمال شد وکلمات قصار و جالبی به دایره لغات جمع اضافه یا یاد آوری شد.

-شعر (پیچو بشه پیچو بیرو ) توسط آقای صباقیان قرائت شد.

-آقای فائز عبدالحسینی شعر فارسی (شام آخر) را ارائه داد.

-و اقای امیر رضا حامدی با شعر فارسی (شب مرگ) به جمع معرفی شد.

مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز                شب مرگ است و ولی رویت نمیبینم هنوز

بر لب آمد جان و رفتند آشناییان از سرم             شمع را نازم که میگرید به بالینم هنوز

-شعر آقای حمید رفاهی هم با عنوان غروب فارسی سروده شده بود.

-سپس شاعر با استعداد و جوان شهرمان آقای حسین شهریاری 2 شعرفارسی بسیار زیبا را ارائه داد که مورد توجه حضار قرار گرفت.شعر آیین تازه:

انگار باز فکر مضامین تازه ام              فکر شروع یک تز غمگین تازه ام

و عشق با این ابیات اغاز شد:

چشمها را به قول آن شاعر، شست  باید و جور دیگر دید            آن کلاغ سیاه را باید,آسمانی تر از کبوتر دید.

-آقای حسن پاکزادیان شعر سنگسری سرده ساله موو را خواندند.

-آخرین اشعار جلسه توسط آقای بوذر جمهر سعیدیه قرائت شد که شامل شعری بسیار لطیف از مولانا و شعرشکیل از ایشان بود.

از همان روز که زلفان تو را شانه زدند                آتش عشق تو را در من پروانه

-پایان جلسه با نوای نی دلنشین استاد یدا.. مصمم و صدای فائز عبدالحسینی خاطره انگیز شد. آوازی دشتی با شعر حضرت حافظ

(سحر گه رهروی در سرزمینی همین گفت  این معما با قرینی

که ای صوفی شراب آنگه شود صاف,که از شیشه برآرد اربعینی)

گفتنی است این محفل که در راستای فعالیتهای  این آموزشگاه در جهت پیشبرد اهداف فرهنگی هنری شهر تشکیل شد و بصورت مستمر و ماهانه ادامه خواهد داشت.

 آموزشگاه آفتاب مشتاقانه از دیدار شعرای گرانمایه در جلسات بعدی (هفته آخر هر ماه) شعراستقبال می نماید.

4

1

23

 


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تبلیغات